ایمان حقیقی قوی است و میتواند روی ابعاد دیگر اثر بگذارد. مثلاً در بُعد قلبی، مکرّر گفتهام که قلب، ظرف محبّت و تعلّقات است؛ اگر ایمان قوی باشد، جلوی تعلّقات قلبی به امور مادّی که نقش تخریبی دارد را میگیرد. این مطلب به تعبیری در روایاتمان هم وارد شده است. امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «حَرَامٌ عَلَى قُلُوبِکُمْ أَنْ تَعْرِفَ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ حَتَّى تَزْهَدَ فِی الدُّنْیَا». زهد، عدم وابستگی است. وابستگی به دنیا از موانع محسوب میشود و نمیگذارد انسان طعم ایمان را بچشد. لذا اگر ایمان را تقویت کنیم، تعلّق به دنیا کم میشود. جلسه گذشته هم عرض کردم که هر چه ایمان بالا رود، تعلّقات نسبت به امور دنیوی کم میشود، تا اینکه انسان به جایی میرسد که دیگر تعلّقی برایش باقی نمیماند.
«وَرَع» عامل تقویت ایمان؛ «طمع» عامل تضعیف ایمان
در بُعد نفسانی، یعنی نسبت به فضائل و رذائل، آن رذیلهای که ایمان را تهدید میکند، کدام است؟ در روایتی داریم: «قُلْتُ مَا الَّذِی یُثْبِتُ الْإِیمَانَ فِی الْعَبْدِ»؛ از حضرت سؤال کردند که چه چیزی ایمان را در انسان استوار نگه میدارد؟ «قَالَ الَّذِی یُثْبِتُهُ فِیهِ الْوَرَعُ»؛ حضرت فرمود آنچه که ایمان را در دل استوار میدارد، ورع است. ما سابقاً بحث کردیم که آیا ورع و تقوا دو چیز هستند یا یک چیز؛ گفته شد که ورع عبارت از آن ملکهای است که انسان به واسطه آن از مشتبهات هم پرهیز کند. بعد حضرت فرمود: «وَ الَّذِی یُخْرِجُهُ مِنْهُ الطَّمَعُ». امّا آن چیزی که موجب میشود انسان از محدوده ایمان خارج شود، چشمداشت به امور مادّی است که در دست دیگران است.
«دروغ» مانع چشیدن طعم ایمان
من از قلب شروع کردم، بعد هم سراغ نفس آمدم، و حالا سراغ جوارح میرویم. در این رابطه روایتی از علی(علیهالسلام) داریم که فرمود: «لَا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ». «کذب» یک عمل جوارحی است. بندهای طعم ایمان را نمیچشد، مگر این که دروغ را، چه به شوخی و چه جدّی، ترک کند.
پس اینطور جمع بندی می کنیم که آنچه از نظر اعتقادی برای ایمان مضرّ است، تعلّقات دنیوی است؛ آنچه که از نظر نفسانی برای ایمان مضرّ است، طمع است؛ و آنچه در بین اعمال جوارحی برای ایمان مضرّ است، دروغ گفتن است. البته نه اینکه چیزهای دیگر ضرر ندارد؛ امّا اینها سرآمد اموری هستند که ایمان را تضعیف و تخریب میکند. انسان باید سراغ اموری برود که ایمان را تقویّت میکند و از آن طرف اموری که به ایمان ضربه میزنند را ترک کند. تا اینجا سه مورد از سرآمد اموری که به ایمان ضربه میزنند، مشخص شد؛ تعلّقات قلبی نسبت به امور مادّی، طمع و دروغ گفتن. اینها نسبت به ایمان نقش تخریبی دارند.
در این ماه برای ایمانت دعا کن!
حالا میخواهی در ماه مبارک رمضان دعا کنی؟! سراغ آن چیزهایی برو که ایمانت را استوار و پابرجا و تقویت میکند. مثلاً از خدا بخواه که در باب ملکات نفسانی، به من ورع عنایت کن؛ خودت تلاش کن و بعد هم از خدا طلب کمک کن تا خدا نسبت به آن اموری که موجب تقویّت ایمان میشود، یاریات کند. از آن طرف، نسبت به آن اموری که به ایمان ضربه میزند، مراقبت کن و از خدا بخواه و دعا کن که یاریات کند که بتوانی آنها را در خودت تضعیف کنی تا آنجایی که اینها محو شوند.
پس در دعاهایی که در ماه مبارک رمضان میکنید، باید دو چیز را مدّ نظر داشته باشید؛ هم از نظر ارزشی و هم از نظر اثرگذاری، در هر دو جهت، مسأله «ایمان» مقدّم است. چون هر چه درجه ایمان رود، ابعاد دیگر را تحت الشعاع قرار میدهد. لذا از خداوند بخواه که ایمانت را تقویت کند. خودت هم تلاش کن و در صدد باش آن چیزهایی که برای ایمان مضرّ هستند را تضعیف کنی و از خدا هم بخواه و دعا کن که در تضعیف آنها تو را کمک کند. هم خودت تلاش کن و هم دعا کن و از خدا بخواه! مثلاً بگو خدایا کذب را از من دور کن؛ خودت هم مقیّد باش که راستگو باشی.
جلسه پانزدهم ( ۲۳ مردادماه ۱۳۹۰)