۲ام، مرداد ۱۳۹۲

www.roozevasl.com
telegram: @roozevasl

ایمان حقیقی قوی است و می‎تواند روی ابعاد دیگر اثر بگذارد. مثلاً در بُعد قلبی، مکرّر گفته‎ام که قلب، ظرف محبّت و تعلّقات است؛ اگر ایمان قوی باشد، جلوی تعلّقات قلبی به امور مادّی که نقش تخریبی دارد را می‎گیرد. این مطلب به تعبیری در روایاتمان هم وارد شده است. امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: «حَرَامٌ عَلَى قُلُوبِکُمْ أَنْ تَعْرِفَ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ حَتَّى تَزْهَدَ فِی الدُّنْیَا». زهد، عدم وابستگی است. وابستگی به دنیا از موانع محسوب می‎شود و نمی‎گذارد انسان طعم ایمان را بچشد. لذا اگر ایمان را تقویت کنیم، تعلّق به دنیا کم می‎شود. جلسه گذشته هم عرض کردم که هر چه ایمان بالا رود، تعلّقات نسبت به امور دنیوی کم می‎شود، تا این‏که انسان به جایی می‎رسد که دیگر تعلّقی برایش باقی نمی‏ماند.

«وَرَع» عامل تقویت ایمان؛ «طمع» عامل تضعیف ایمان

در بُعد نفسانی، یعنی نسبت به فضائل و رذائل، آن رذیله‎ای که ایمان را تهدید می‎کند، کدام است؟ در روایتی داریم: «قُلْتُ مَا الَّذِی یُثْبِتُ الْإِیمَانَ فِی الْعَبْدِ»؛ از حضرت سؤال کردند که چه چیزی ایمان را در انسان استوار نگه می‎دارد؟ «قَالَ الَّذِی یُثْبِتُهُ فِیهِ الْوَرَعُ»؛ حضرت فرمود آنچه که ایمان را در دل استوار می‏دارد، ورع است. ما سابقاً بحث کردیم که آیا ورع و تقوا دو چیز هستند یا یک چیز؛ گفته شد که ورع عبارت از آن ملکه‏ای است که انسان به واسطه آن از مشتبهات هم پرهیز کند. بعد حضرت فرمود: «وَ الَّذِی یُخْرِجُهُ مِنْهُ الطَّمَعُ». امّا آن چیزی که موجب می‎شود انسان از محدوده ایمان خارج شود، چشم‎داشت به امور مادّی است که در دست دیگران است.

«دروغ» مانع چشیدن طعم ایمان

من از قلب شروع کردم، بعد هم سراغ نفس آمدم، و حالا سراغ جوارح می‎رویم. در این رابطه روایتی از علی(علیه‎السلام) داریم که فرمود: «لَا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ». «کذب» یک عمل جوارحی است. بنده‎ای طعم ایمان را نمی‎چشد، مگر این که دروغ را، چه به شوخی و چه جدّی، ترک کند.

پس این‏طور جمع‏ بندی می‏ کنیم که آنچه از نظر اعتقادی برای ایمان مضرّ است، تعلّقات دنیوی است؛ آنچه که از نظر نفسانی برای ایمان مضرّ است، طمع است؛ و آنچه در بین اعمال جوارحی برای ایمان مضرّ است، دروغ گفتن است. البته نه این‏که چیزهای دیگر ضرر ندارد؛ امّا این‏ها سرآمد اموری هستند که ایمان را تضعیف و تخریب می‏کند. انسان باید سراغ اموری برود که ایمان را تقویّت می‎کند و از آن طرف اموری که به ایمان ضربه می‎زنند را ترک کند. تا اینجا سه مورد از سرآمد اموری که به ایمان ضربه می‎زنند، مشخص شد؛ تعلّقات قلبی نسبت به امور مادّی، طمع و دروغ گفتن. این‏ها نسبت به ایمان نقش تخریبی دارند.

در این ماه برای ایمانت دعا کن!

حالا می‎خواهی در ماه مبارک رمضان دعا کنی؟! سراغ آن چیزهایی برو که ایمانت را استوار و پابرجا و تقویت می‎کند. مثلاً از خدا بخواه که در باب ملکات نفسانی، به من ورع عنایت کن؛ خودت تلاش کن و بعد هم از خدا طلب کمک کن تا خدا نسبت به آن اموری که موجب تقویّت ایمان می‎شود، یاری‎ات کند. از آن طرف، نسبت به آن اموری که به ایمان ضربه می‎زند، مراقبت کن و از خدا بخواه و دعا کن که یاری‎ات کند که بتوانی آن‏ها را در خودت تضعیف کنی تا آنجایی که این‏ها محو شوند.

پس در دعاهایی که در ماه مبارک رمضان می‎کنید، باید دو چیز را مدّ نظر داشته باشید؛ هم از نظر ارزشی و هم از نظر اثرگذاری، در هر دو جهت، مسأله «ایمان» مقدّم است. چون هر چه درجه ایمان رود، ابعاد دیگر را تحت ‏الشعاع قرار می‎دهد. لذا از خداوند بخواه که ایمانت را تقویت کند. خودت هم تلاش کن و در صدد باش آن چیزهایی که برای ایمان مضرّ هستند را تضعیف کنی و از خدا هم بخواه و دعا کن که در تضعیف آن‏ها تو را کمک کند. هم خودت تلاش کن و هم دعا کن و از خدا بخواه! مثلاً بگو خدایا کذب را از من دور کن؛ خودت هم مقیّد باش که راست‏گو باشی.
جلسه پانزدهم ( ۲۳ مردادماه ۱۳۹۰)

نظري بگذاريد